در بخش ابتدایی فیلم، زندگی خانوادهای آرام و منسجم تصویر میشود؛ مرد در عرصهی سیاست فعال است و زن به امور خانه و فرزندانش رسیدگی میکند. حتی در بزنگاههایی که پدر خانواده به دلایل امنیتی نگران است، یونیس از جزئیات مطلع نمیشود. این شکاف آشکار بین عرصه «عمومی» که به مرد تعلق دارد، و عرصه «خصوصی» که زن در آن محدود شده است، با ناپدید شدن ناگهانی روبنس دگرگون میشود.
بازگشت به صفحه نخست > ادبيات پايداری
ادبيات پايداری
-
«من هنوز اینجا هستم»؛ روایتی از کنشگری زنانه در بستر دادخواهی
10 مه, نگارنده : الهه وفایی - روان درمانگر فمینیست -
چرا «شاهدان آشویتس؛ رویارویی و اندیشهها» را ترجمه کردم؟
27 ژانويه, نگارنده : میهن روستامن از روایتی دردناک دربارهی کسانی که در اتاقهای گاز آنها را خفه کردند، به گریه میافتادم؛ همچنان که وقتی شاهدان دادگاه «حمید نوری» در استکهلم از همبندیهای خود صحبت می کردند. از آنهایی که از بندها برده میشدند و دیگر هیچگاه به بند بازنمیگشتند و یا حکایت هراسآور «راهروی مرگ» در تابستان ۶۷ را بازگو میکردند هم گریهام میگرفت. صحبت از خشونت است و خشم فروخفته، سخن از لجام گسیختگی و ابتذال شر است که در آلمان نازی سالهای ۱۹۳۳ تا ۱۹۴۵ و در رژیم جمهوری اسلامی از سال ۱۳۵۷ تاکنون توسط انسان آلمانی و ایرانی، علیه آن «دیگری» رذالت خود را نشان داده است.
-
بیداران : انتشار کتاب شاهدان دادگاه آشویتس؛ رویارویی و اندیشهها
27 ژانويه, نگارنده : بیدارانبیداران در هشتادمین سالگرد آزادسازی اردوگاه آشویتس کتاب «شاهدانِ دادگاه آشویتس؛ رویارویی و اندیشهها» را منتشر کرد. این کتاب مجموعهای از نامههای «اِمی بونهوفر» خطاب به دوستاش «ریچا» در بارهی برگزاری دادگاه آشویتس است که گروهی از شاهدان ِ بازماندهی آشویتس ، چشمدرچشم شماری از شکنجهگران خود، قرار گرفتند. «میهن روستا» سردبیر بیداران آنرا از آلمانی به فارسی برگردانده است.
-
امید علیه امید
17 ژوئيه 2023, نگارنده : اکرم خاتم“نادژدا “ همه اشعار این دو شاعر را به خاطر سپرد. او در زمانهای میزیست که مکتوب کردن شعرهای مقاومت مجازاتی بس سنگین داشت. این اشعار بخش مهمی از هویت او شد و در قالب کتاب “ امید علیه امید “ در آمد.
-
«حقیقت ساده»
26 ژانويه 2023, نگارنده : منیره برادراناینک فرصتی پیش آمده تا کتابهای سهگانهی «حقیقت ساده»، که در فاصلهی سالهای ۱۳۷۰ تا ۱۳۷۴ نوشته شده است، در یک جلد گردآوری شود. در چاپ جدید پارهیی تصحیحات و تغییرات اینجا و آنجا انجام گرفته و جلد اول از نو ویراستاری شده است.
-
سی و یکمین شماره "آوای تبعید" ویژه زندان منتشر شد
6 ژانويه 2023سی و یکمین شماره «آوای تبعید» در ۱۸۰ صفحه "ویژهنامه زندان" است. در این ویژهنامه که منیره برادران مسئولیت آن را برعهده دارند، مطالبی میخوانیم از آغاز زندان و زندانی سیاسی در ایران مدرن که با زندان قصر آغاز میشود و به زمان خلافت جمهوری اسلامی به سطح کشور گسترش مییابد.
-
ادبیات زندان
2 مارس 2022, نگارنده : منیره برادرانحدود هفده سال پیش شروع کردم به جمع آوری لیست کتابهای زندان با طبقه بندی زمانی در دو دوره: زندانهای شاهی و زندانهای جمهوری اسلامی. این کتاب شناسی با همکاری رضا معینی صورت گرفت و بار اول در نشریه نقطه منتشر شد. با هر کتاب جدیدی که در باره زندان منتشر می شود، این لیست را به روز می کنم.
-
خاطرههائی از زندان
17 آوريل 2021, نگارنده : فروغ اسدپورمن این روزگاران اسارت بزرگ را نه در نوحه سرایی بر ویرانه ها و طلب مصرانه ی یاری های آسمانی، بل در گردآوری و آماربرداری دارایی های برهم انباشته مان صرف کرده ام، داراییهایی که هیچ دشمن پیروزگر نمیتواند از ما برباید: یادمانهای ما. شکر محمدزاده، سیمین نانکلی، اشرف فدایی، فروزان عبدی چهار دختر مجاهدی هستند که هر یک را بین سالهای ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۴دیدم و افتخار آن را داشتم که با آنها هم سلولی و یا هم بند باشم. کنار تخت شان در زندان قزلحصار بنشینم و به خبرهایی که از ملاقات های خانواده هایشان میآوردند (…)
-
علیه فراموشی
18 مارس 2021, نگارنده : منیره برادرانمقدمه
”وظيفه حقيقت گوئي كاري است بي پايان و احترام به اين وظيفه با پيچيدگياش تكليفي است كه هيچ قدرتي نمي تواند از آن صرف نظر كند مگر با تحميل سكوت بردگي.”
يادآوري گذشته سياه و دردناك و چالش با آن در جوامعي كه دورههاي جنگ، سركوب، كودتا و ديكتاتوري را پشت سرگذاشتهاند، پروسهاي سخت و بغرنج است. براي كساني كه دردها را تجربه كرده اند، يادآوري گذشته به معناي حس دوباره آن است و براي ديگران كه با بي تفاوتي يا بي خبري نظاره گر رويدادها بوده اند، آگاه شدن از رنجهاي ديگران خالي از درد و احساس (…) -
سرود كارگرانی كه زندان اوين را ساختند
17 دسامبر 2015, نگارنده : مجید نفیسیاي دادخواهان كه روزي اين راز را مي گشائيد
اين زندان را به بناي يادبودي بدل كنيد.
مي كِشيم، مي كِشيم، بر دوش مي كِشيم
از درون راهروهاي تاريك
و ديوارهاي بلند را بالا مي بريم
بر فراز داربست هاي باريك.
آنها چشمان ما را مي بندند
و تنها بهنگام كار مي گشايند.
ما در گروههاي كوچك كار مي كنيم
و سربازان مسلح بگِرد ما مي چرخند.
چه كسي درين راهروها پاس خواهد داد
و چه كسي درين حجره ها منتظر خواهد ماند؟
چه كسي تازيانه را بالا خواهد برد
و چه كسي دردِ گزنده را فرو خواهد خورد؟
هر (…)
- برگ پیشین
- برگ پسین
